روزهای حضور دکتر در کلینیک قلب بیمارستان شهید رحیمی: شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۹:۳۰
تلفن: ۵۰ - ۳۳۳۳۶۱۴۳ (۰۶۶)

آیا می توان فردی را صرفا برای خودش دوست داشت و نه داشته های وی؟

آیا می توان فردی را صرفا برای خودش دوست داشت و نه داشته هایش؟!

دوست داشتن بخاطر خود فرد و نه برای داشته هایش مانند پول ، مقام ، زیبایی ظاهری و … در فرهنگ عامه رفتاری شایسته و مقبول است ؛
اما آیا واقعا می توان خود واقعی را از متعلقاتش جدا کرد؟! اصلا آیا وجودی مستقل بنام خود واقعی هست؟
گاهی یک مجموعه حالت گشتالتی دارد و بعبارتی جمع شدن برخی اجزا کنار هم باعث پدید آمدن هویتی می شود که فراتر از انتظار است ؛ بعبارتی این سیستم ارزش افزوده دارد ؛ مثلا اگر شما لوبیا و سبزی و گوشت را جدا جدا میل کنید مزه قورمه سبزی نمی دهد اما اگر همین ها را با هم ترکیب و طبق روش خاصی طبخ کنیم مزه قورمه سبزی حاصل می شود که چیزی فراتر از جمع جبری اجزای سازنده آن است.
یا با داشتن دو عقربه ساعت و یک صفحه و باتری و … شما ساعت نخواهید داشت اما همین اجزا وقتی ترکیب می شوند ارزش افزوده آنها همان ساعت خواهد بود ؛ یعنی چیزی فراتر از مجموعه اجزا آن.
اگر از ساعت فقط عقربه را برداریم شاید از نظر وزنی دو درصد از اجزایش کم شده باشد اما ناگهان کارایی آن به صفر می رسد یعنی کیفیت صد درصد کم شده و عملا ساعت بدون عقربه فقط یک صفحه مدرج است.
پس ملاحظه می کنید در اثر ترکیب اجزا وجودی اضافه پدید خواهد آمد که متاثر از تمام اجزا است ولی از جمع آنها بیشتر و متفاوت است. انسان و داشته هایش نیز همین وضع را دارند. گاهی فردی فقیر اما دانشمند و پرهیزگار مجموعه ای از ویژگیها را دارد که نتیجه آن شخصیتی مثل گاندی خواهد شد و. گاهی از فردی ثروتمند در شرایط خاص و مجهز به ادبیات پوپولیستی نه چندان محترمانه ، شخصی مثل ترامپ متولد خواهد شد که خود هویتی جداگانه دارد که می تواند الگوی برخی افراد شود. تمام اینها مثال هایی از ارزش افزوده شخصیتی هستند.

به عقیده من چیزی بنام خود واقعی مستقل از بیرون وجود ندارد و ما بدون داشته هایمان معنا نداریم.
مثلا زنی که زیباست ، آن زیبایی مانند اکسیژن و هیدروژن جزئی از وجود وی است و قسمتی از شخصیت خود را مدیون همین زیباییست . این شخصیت نهایی را ما خود واقعی می نامیم در حالیکه همین خود متاثر از فاکتور زیبایی نیز هست ؛ اگر فرد زیبا نبود ممکن بود بازخوردهای منفی تری از خانواده و جامعه بگیرد و بکلی شخصیت متفاوتی بخود بگیرد. و برعکس ممکن است در اثر اعتماد به زیبایی خود دچار نخوت و خودخواهی شود.
یا فاکتور اصالت خانوادگی قدرتی غیرقابل انکار است. مثلا کسی که پدرش دانش آموخته سوربون فرانسه بوده یا مادرش شاعر و ادیبی بلند آوازه بوده ، هر چقدر هم بخواهد به بیراهه برود ، نیروی اصالت تا حدی مانع آن خواهد شد.
همچنین مردی با ظاهری ورزشکار و خوشتیپ مورد علاقه خانمهاست چرا که این فرد قطعا بدنی سالمتر از بقیه مردان دارد و احتمالا توانسته از الکل و اعتیاد و شب نخوابی و تغذیه بد و استرس و دهها فاکتور ضد سلامتی اجتناب کند که به اینجا برسد ؛ پس منطقیست به وی علاقمند شوند زیرا احتمالا طول عمری بیشتر و فرزندانی سالم تر خواهد داشت (البته به استثنای افرادی که به جهت کمبود عزت نفس ، با آمپول و هورمون برای خود بدن دکوری می سازند).

یک دوربین مخفی تکراری بنام “دختر آهن پرست” در چند سال اخیر در فضای مجازی مد شده که بنظرم غیرمنصفانه است :
ماجرا اینست که اقایی بطور تصادفی به یک خانم در خیابان پیشنهاد قهوه می دهد ولی خانم قبول نمی کند و می گوید نامزد دارم ؛ اما بعد که متوجه می شود آقا ماشین گرانقیمت دارد ، پیشنهاد را می پذیرد ولی حالا پسر قبول نمی کند و می گوید که من همانی هستم که دو دقیقه قبل بخاطر فقیر بودنم ردم کردی! خوب شما خود را جای خانم بگذارید ؛ دو تا اقای ناشناس سر راه شما قرار می گیرند ، هیچ چیزی هم از آنها نمی دانید ؛ آیا می توانید پرسشنامه شخصیت سنجی ام ام پی آی بدهید سریع پرکنند؟! خیر ؛ هیج راهی برای شناخت ندارید و حساستربن ابزار غربالگری ، بررسی داشته های ظاهری فرد است. کسی که در سن مثلا میانسالی هیچ ندارد (البته بجز موارد استثنا) احتمالا فرد سختکوش و اهل کاری نبوده است اما کسی که پورشه دارد احتمالا سخت کوش تر بوده یا رانت قوی داشته و حتی اگر پورشه مال اقوام یا دوستانش باشد باز هم نشان می دهد فامیل یا دوست سختکوشی دارد (کاری به جزئیات مراحل بعد و احتمالات ضعیف نداریم ؛ مثلا ممکن است پورشه را دزدیده باشد و … !)
البته بنده موافق پذیرش پیشنهاد غریبه نیستم و این فقط یک مثال بود.
حال ممکن است کسی معتقد باشد زندگی فقیرانه و درویشی شرف دارد به بعضی پولدار های امروزی که پولشان را از راه نادرست بدست آورده اند! اما ما از کجا بدانیم که آن ثروتمند با کلک پولدار شده و آن فقیر بناحق فقیر است؟!
باید دقت کرد که اکثریت فقرا درویش مسلک و فیلسوف و پیرخردمند نیستند و فقر مطلوب خودشان نبوده بلکه اجبار روزگار بوده است.

خود واقعی هرچه هست در ارتباط با توانایی ها و تلاشهای گذشته مان و شانساهایمان بوده است ؛ والدین ، ظاهر ، سلامتی و شهر محل سکونت هم جزو همین فاکتورهای شانسی هستند که برای ما از قبل تعیین شده اند بنابراین آپشن محسوب می شوند و همه عاشق آپشن بیشتر هستند.

چیزی که ما بعنوان من واقعی می شناسیم ، شخصیت فرد است که تنها پس از بررسی و موانست قابل تشخیص است ؛ مثلا وقتی فردی به نامزدش می گوید تو من را به پول فروختی منظور اینست که تمام کمالات معنوی و انسانی و هوشی و … مرا با پول عوض کردی و پولی که شاید با تلاش قابل دستیابی بود تو برای رسیدن به آن میخواستی میانبر بزنی!

فردی که به دیگران به چشم ابزار ترقی و رسیدن به خواسته هایش می نگرد یا فردی که صرفا با انسانهای مهم و کار به دست حشر و نشر دارد مراد بحث ما نیست چون واقعا این فرد بدنبال آن ارزش افزوده انسانی نیست بلکه زرق و برق و داشته های فعلی قابل استفاده را در نظر می گیرد.
#دکتر_امیر_شاکرمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *