درد و درمان دو روی یک سکه :

درد و درمان دو روی یک سکه :
دنیا بسرعت در حال تغییر است و حتی شتاب این تغییر تصاعدی شدهاست.
نسل قدیم شاکی هستند که چه شد به اینجا رسیدیم؟!
برخی بدنبال توقف این تغییرات با قوه قهریه هستند. اما در واقع اینتغییرات رخ خواهند داد و نه ما و نه هیچ کسی نمی تواند مانع آن شود.
قدیمی ها شاکی هستند که جوانهای امروز بدنبال لهو و لعب و فضایمجازی و دوستی و رابطه اند و بنیان خانواده سست شد ، زاد و ولد کمشد ، اعتقادات ضعیف شد ، کوچکتر به بزرگتر احترام نمی گذارد والی آخر.
گاهی درمان در دل همان درد است.
ما می توانیم از همان روشهای قبلی استفاده کنیم یا اینکه کلااستراتژی جدیدی در پیش بگیریم و انعطاف پذیر باشیم.
برخی صاحبنظران معتقدند در این تغییرات حکمتی هست و این سیریطبیعی است که باید طی شود.
دنیا مدام پیچیده تر می شود و هیچ چیز مثل گذشته ثابت نخواهد ماندهمانگونه که اتم ها به ملکول و بعد پروتئین و دی ان ای و سلول تبدیلشدند و سلولها آرام و قرار نداشتند و تمایل داشتند از تک سلولی به چندسلولی تبدیل شده و پیچیده و پیچیده تر شوند.
انسان هم آرام و قرار ندارد. باید دید به کدام سو می رود.
نمی توان ضد پیشرفت و تغییر بود چرا که اغلب تغییرات سودشانبیشتر از مضراتشان بوده است.
مثلا در عصر هواپیما ، ممکن است در یک سانحه هوایی ٣٠٠ نفر با همکشته شوند و در قضاوت اولیه بگوییم ای کاش مثل قدیم با اسب و قاطرمسافرت می کردیم!
اما باید این را بدانیم که اگر متکی به اسب و قاطر بودیم خبری ازاینهمه پیشرفت و سرعت نبود.
خانواده ها کم جمعیت شدند چون مرگ و میر کم شد و شاید این حکمتالهی باشد.
ماهی میلیونها تخم می گذارد و خرگوش در سال دهها نوزاد می زایداما تعداد کمی زنده می مانند زیرا دشمنان زیادی دارند و باید تولیدانبوه شوند بلکه تعداد کمی به بلوغ برسند و نسل را حفظ کنند.
وقتی عمر خیلی طولانی شد چه لزومی به تولید انبوه هست؟ آنهم دردنیایی گرم و انباشه از زباله و دچار بحران غذا و خشکسالی!
اگر انسان نامیرا شود که دیگر قطعا تولید مثل متوقف خواهد شد.
در پس تمام این تغییرات حکمت الهی نهفته است.
حتی بنده معتقدم بشری که زمین را تا مرز نابودی کشانده دست پروردههمین کائنات و نظام خلقت است و اگر بنا باشد حیات گونه بشر تداومیابد ، قطعا راهی برای مقابله با خرابکاری های بشر پیدا خواهد شد ،البته این راه ممکن است در دل همین تکنولوژی و کثیف کاری های بشرباشد.
در زمان قدیم قند و شیرینی کم بود و پوسیدگی دندان هم کمتر بود ؛ امااکنون قند بیشترین ماده مصرفی است اما در عوض بهداشت دندان ومسواک و … این ماجرا را کند خواهد کرد ؛ وقتی هم دندان کامل خرابمی توان از ایمپلنت استفاده کرد. در واقع باید عدم رعایت بهداشتدهان باشد که صنعت ایمپلنت رونق بگیرد ؛ یعنی درد و درمان انگارمکمل همند و در دل یکدیگر.
دو قرن پیش خانم ها نمی توانستند ریس جمهور هیچ کشوری شوند امااکنون ریس جمهور برخی کشورها زن است ؛ چرا که قبلا برای اعمالقدرت و حرف شنوی اطرافیان نیازه به عضله و قوه قهریه بود اما اکنونسیستم ها اتوماتیک کار می کنند ؛ وظایف ریس جمهور کاملا مشخصاست و جنسیتش بر تصمیم گیری تاثیر چندانی ندارد ، آنقدر سیستمهای کنترلی هست که ریس جمهور امکان خطا ندارد ؛ مانند هواپیماییکه روی اتوپایلوت است و چندان فرقی ندارد خلبان چه کسی باشد.
البته هنوز در محیط های بدوی مانند افغانستان به روال قدیم است.
در کشوری مانند افغانستان که قانون حکمفرما نیست و دختر بعنوانبچه شناخته نمی شود ، قطعا حجاب برای زن مفید است چرا که احتمالتجاوز بسیار بالاست وقتی شهروندان زن را فقط بشکل جنس مونث میبینند. بنابراین پوشیده بودن زن مثل نوعی حفاظ عمل می کند
اما در یک کشور اروپایی که تقریبا این ماجرای جنسیت از کودکی حلشده و همه بی حجاب هستند ، نیمه برهنه بودن زن چندان کسی راتحریک نمی کند ، بعلاوه نوع نگاه به زن و قوانین حاکم مانع از تعرضآشکار می شوند (البته همه جا قانون شکن و متجاوز وجود دارد).
دانشمندان هشدار می دهند که ممکن است جریان گلف استریماقیانوسی تا سال ٢٠٢۵ بشدت کاهش یابد که باعث خشکسالیگسترده خواهد شد.
هنوز هم یک چهارم الکتریسیته جهان از زغال سنگ بدست می آید!!! عنایت کنید زغال سنگ نه گاز و حتی نفت. زغال سنگ بسیار آلایندهاست ، آنوقت ما دم از انرژی پاک خورشیدی و زمین گرمایی و بادی وانواع انرژی های پاک می زنیم.
بشر به کدام سو می رود؟
آیا می توان مصرف سوخت های فسیلی را کم کرد؟
آیا حتی با کاهش مصرف سوخت فسیلی می توان مشکل را حل کرد؟
- بنظر می رسد پاسخ منفی باشد.
هر روز تولید و مصرف نفت و زغال سنگ بیشتر خواهد شد. و فعلاخبری از انرژی پاک فراگیر نیست.
باید به امثال ایلان ماسک گفت که بجای برنامه تخیلی مسکونی کردنمریخ که نه آب دارد نه هوا نه خاک نه جاذبه و نه حتی نور و دمای کافی ،به فکر نجات زمین باشید.
وقتی تطاهرات طرفداران محیط زیست و جلسات سران برای کند کردنتغییرات اقلیمی را می بینیم یاد مردان میانسال یا مسنی می افتم کهبعلت بیماری قلبی مراجعه می کنند و خانواده اصرار دارند که به بیمارسفارش اکید کنم که تریاک و شیره را قطع کند. تقریبا مطمنم که تریاکآنهم بعد از عمری کشیدن قابل قطع کردن نیست ؛ و بعضا معرفی غیراصولی متادون و شربت تریاک به این افراد باعث معتاد تر شدنشان میشود و به اصطلاح دوگانه سوز یا سه گانه سوز می شوند!!!
حال بشر امروز به سوخت فسیلی معتاد شده و هیچ افق کوتاه مدت یامیان مدتی هم برای ترک آن وجود ندارد.
زمین گرمتر خواهد شد ، گرسنگانی پدید خواهند آمد ، کانادا و شمالاروپا بهشت و خاورمیانه جهنم اقلیمی خواهند شد.
پس راه حل چیست؟
راه حل در درون همین سیستم است . بشر باید راهی پیدا کند که علیرغم مصرف سوخت فسیلی بتواند از گرم شدن زمین جلوگیری کند.
مثلا پاشیدن گوگرد در فضای بالای جو برای کاهش تابش خورشید یابدام انداختن کربن در بتن و خاک و … (که البته اینها فقط طرح هاییاست که توسط دانشمندان بیشنهاد شده و نمی توان گفت که عملیهستند).
این موضوع شبیه ماجرای چاقی و بی حرکتی است. در قرن بیستم باافزایش رفاه و ماشینی شدن زندگی و افزایش مصرف کالری ، شاهداپیدمی چاقی و دیابت و بیماری قلبی بودیم که همچنان در کشورهایجهان سوم ادامه دارد اما در کشورهای پیشرفته با تکنیک های پیشگیریو بهبود درمانها و تغییر محتوای غذاها ، این بیماریها کاهش یافتند.
خلاصه اینکه خیلی مقابل تغییرات نباید گارد گرفت و باید دانستمادامی که اراده الهی بر تداوم حیات گونه بشر باشد ، همیشه راهی ازغیب گشوده خواهد شد.
مثل میکروبهایی که در یک ظرف محیط کشت آزمایشگاهی ابتدا سریعرشد می کنند و زمانی مواد مغذی محیط مصرف شد یا فضولات زیادیتولید شد رشدشان متوقف می شود ؛ بعید بنظر می رسد بشر بحدیخرابکاری کند که خودش را منقرض کند ، البته ممکن است مدتیپیشرفت بشر کند یا متوقف شود اما نهایتا راه حلی هست مگر دستیاز غیب ما را نابود کند مانند یک شهاب سنگ بزرگ.
Recommended Posts
“درباره زندگی” قسمت اول: ساختار شگفت انگیز خلقت
۳ خرداد ۱۴۰۳
اپیدمی فرزندان ناخلف :
۲ خرداد ۱۴۰۳
آیا ممنوعیت کشت خشخاش مفید است؟
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳